گرامی یاد پردل روستائی
بازنشر: ۰۸ مارچ ۲۰۲۵

به گرامیداشت ۸ مارچ، روز همبستگی مبارزاتی زنان

هشتم مارچ روز جهانی زن حاصل مبارزات طولانی میلیون ها کارگر زن که در برابر بی عدالتی اجتماعی، اقتصادی، تبعیض جنسیتی، کار زیاد با حقوق کم، اوقات بیشتر کار، شرایط نامناسب کار و استثمار که از سوی صاحبان کارخانه ها بالای کارگران اعمال می شد، می باشد. اگر مکث مختصری تاریخی در مورد داشته باشیم، می بینیم که: زنان کارگر پارچه بافی و لباس دوزی شهر نیویارک در ۸ مارچ ۱۸۵۷ در خیابان ها ریختند و دست به تظاهرات زدند، اما به شدت این زنان کارگر مورد لت و کوب پولیس قرار گرفتند و عده ای از آن ها از کار اخراج شدند. صاحبان کارگاه های تولیدی در انتقام از اعتصاب کارگران محدودیت های سختی را بالای کارگران وضع نمودند، که خود سبب وحدت و هماهنگی در ایجاد اتحادیه های کارگری گردید. چنانچه در سال ۱۶۰۸ زنان کارگر نساجی کتان سازی شهر نیویارک به یاد قیام زنان کارگر علیه ستم صاحبان کار و همبستگی زنان کار گر جهان دست به اعتصاب زدند، زنان کارگر توسط صاحبان و نگهبانان کارگاه تولیدی در داخل کارکارگاه محبوس شدند و همزمان کارگاه آتش گرفت و ۱۲۹ زنان کارگر در آتش سوختند. هر چند این کارگران در سنگر اعتصاب و مبارزه علیه استثمار و ارزش اضافی و ستم طبقاتی در میان دود آتش سوختند، ولی از خواست و آرمان بحق خود بر نگشتند و با خاکستر خود این روز را در صفحات تاریخ حک نمودند.
سرکوب جنبش زنان کارگر و مقاومت شان یک رویداد سیاسی و طبقاتی بود. جنبش ها و اتحادیه های کارگری، نهاد های زنان همه ساله این روز را با گردهمائی های بزرگ و اعتراضات وسیع با ابعاد گسترده رسیدن به خواست های بحق کارگران تجلیل می کردند. توسعۀ اتحادیه ها کارگری انجمن ها و جنبش های زنان در نهاد های تولیدی کشور های مختلف سرمایه دارای اوج گرفت، چنانچه در ۲۷ اگست سال ۱۹۱۰ در دومین کنفرانس بین المللی زنان سوسیالیست، کلارا زیتکین یک تن از رهبران زن مبارز آلمانی ۱۹ مارچ را به عنوان روز زن به انترناسیونال دوم پیشنهاد کرد که با اکثریت آراء تصویب شد. چنانچه در ۱۹ مارچ ۱۹۱۱ زنان کار گر در خیابان های آلمان، اتریش، سوئیس، و دنمارک با گرامیداشت و همبستگی زنان تحت ستم جهان، به راهپیمائی، اعتصاب و تظاهرات پرداختند که از هیبت آن آن لرزه بر اندام صاحبان کارگاه های تولیدی و استثمار کنندگان افتاد، نیرو های پولیس به تظاهرات حمله بردند و زنان را سرکوب و دستگیر کردند. سرانجام زنان مبارز توانستند پس از یک مبارزۀ طولانی در ۱۹۱۳ هشتم مارچ را به نام روز همبستگی جهانی زن مسمی سازند. این روز همه ساله با اشتراک میلیون ها زن و مرد در سراسر جهان با اعتصابات، اعتراضات، راپیمائی های گسترده علیه ظلم،بیعدالتی، ستم و استبداد، استثمار کارفرمان مبارزه کردند و همبستگی در جنبش زنان کارگر شکل جهانی گرفت. چنانچه در سال۱۹۱۷ در روسیه تظاهرات زنان کارگر در پتروگراد علیه بیکاری، فقر، گرسنگی و فلاکت تحت رژیم تزاریسم صورت گرفت که باعث همبستگی طبقۀ کارگر شد و اعتصاب عمومی خلق زحمتکش گردید و ۸ مارچ ۱۹۱۷ به یک روزماندگار در تاریخ آن کشور مبدل شد. و در سال ۱۹۲۱ در انترناسیونال سوم کمونیستی ۸ مارچ به عنوان روز همبستگی زنان جهان به تصویب رسید. جنبش جهانی زن رسالت تاریخی و سمت سوی جهانی یافت، و فریاد و اعتراضات خود را در برابر استعمار و استبداد جهانی در بسی از نقاط جهان، بلند کرد که نمود آن این که هواداران آن جنبش در ۸ مارچ ۱۹۶۹ در دانشگاه برکلی امریکا جمع شدند و علیه تجاوز امریکا بر ویتنام تظاهرات نمودند. بعد ار فروکش جنبش های انقلابی، مترقی و آزادیخواهی، جنبش جهانی زنان از ماهیت ضد استبدادی و ضد استعماریش کاسته شد و در سال ۱۹۷۷ سازمان ملل متحد در قطعنامه ای ۸ مارچ را با عنوان روز حقوق زن مسمی نمود. با وجود قیام ها، فداکاری ها، جانثاری ها، رشادت های حق طلبانۀ زنان در ادوار تاریخ، ستم بر زن از بین نرفته است.
ولی درکشور ما افغانستان سالیان طولانی است که فرهنگ و سنن خرافی نیروی فئودالی حاکم در همدستی با استعمار و امپریالیسم جوانه های ترقی و پیشرفت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و علمی را سد کرده اند این دو نیرو مانع بزرگ نیرو های های بالنده شده و کشور ما را با وجود داشتن زمینه های پیشرفت و ترقی، عقب نگه داشته اند و بنابر فرهنگ مسلط منحط فئودالی و نیمه فئودالی، مستعمره و نیمه مستعمره و سلطه و ستم مصاعف مذهبی بر کلیه شئون زندگی جاماعه به ویژه زنان و تاختن وحشیانه بر حریم حقوق آنها، زن در چهار دیواری این سنن خرافی محصور است. حدود چهل سال قبل که دختران راهی مکتب شدند، جرثومه های بنیاد گرایان اخوانی بر سر و روی دختران اسید پاشیدند و امروز هم از شر آدم ربائی، اختطاف، سنگسار، حلق آویز، تجاوز جنسی، آزار و اذیت، جبر اقتصادی، تعبیض قومی و جنسیتی، خودکشی و خود سوزی، اعتیاد به مواد مخدر، مبتلا به مرض کشندۀ ایدز، قربانی میدان های جنگ اشغالگران امپریالیست امریکا و ناتو و لاشخوران دولت مزدور و جنایتکاران اخوانی مزدور امپریالیسم در امان نبوده و بنا بر عوامل جنگ، فقر و بیکاری و گرسنگی تحمیلی مجبور به ترک خانه و کاشانه های شخصی و مهاجرت های دومدار اجباری شده اند.
اشغالگران امپریالیسم امریکا - ناتو در جهت رسیدن به اهداف امپریالیستی در منطقه همراه با مزدوران مدنی و جرثومه های اخوانی در دولت مستعمراتی ــ و به موازات آن مزدوران طالبانی در همسوئی با امپریالیست های اشغالگر بیرون از دولت ــ جنایات تکان دهنده ای را بالای زن و مرد زحمتکشان کشور روا داشته اند، که قلم از نوشتن آن می شرمد و زبان از گفتنش. جناستکاران اخوان تنظیمی، طالبی و داعشی همسو با اشغالگران و تحت هدایت و حمایت آشکار و نهان آنها، با عملکرد های انتحاری، انفجاری، سنگسار، تجاوز جنسی، ترور، قتل، سوزاندن کتاب و مکاتب دخترانه، اختطاف دخترانو... فقط و فقط زن ستیزی قرون وسطائی خود را در قرن بیست و یکم در انظار مردم افغانستان و جهان به نمایش گذاشته اند. همه این مصائب و جنایات ضد بشری توسط امپریالیسم و عمال اسلامی اش در حالی انجام می شود که امپریالیسم امریکا و طوطیان سخنگوی دولت مستعمراتی و سائر نهاد های پوشالی زیر نام حقوق بشر، حقوق زن، ااحزاب سیاسی، جامعۀ مدنی، دموکراسی، انتخابات و هر عنوان دیگری، خاک به چشم مردم ستمدیده و به ویژه زنان ستمکش کشور ما می زنند.
چه اشغالگری جاری امپریالیسم متجاوز در کشور ما ادامه یابد و یا مزدوران اخوانی یا تکنوکرات به ویژه زن ستیزان فاشیست طالبانی با حمایت امپریالیسم جنایتکار امریکا و شرکاء و دول مرتجع منطقه و امپریالیست های شرقی و با زور سلاح در موقعیت نومستعمراتی کشور ما سلطۀ تراز فاشیستی شان را در کسوت مذهبی بر دوش خلق کشور ما تحمیل کنند، امر رهائی ملی و اجتماعی زنان افغانستان به مثابۀ نیمه ای از کلیت مبارزات ملی ــ دموکراتیک بر عهدۀ زنان و مردان زحمتکش و نیرو های مترقی رسالتمند کشور می افتد که باید اجراء شود.

مرگ بر امپریالیسم و ارتجاع!
وحدت رزمندۀ زحمتکشان زن و مرد کشور زیر رهبری مترقی، ضامن پیروزی بر استعمار و ارتجاع است!
۰۸ مارچ ۲۰۱۸